اخبار اكسپديشن پراو


اخبار اکسپدیشن غار پرو

طی تماس تلفنی با سرپرست تیم٬ به اطلاع می رساند که:

۱- کلیه نفرات تیم در صحت و سلامت کامل به سر می برند.

۲- کمپ ۵ و کمپ ۱۵ برقرار گردیده است.

۳- کلیه لوازم غواصی به کمپ ۵ منتقل شده است.

۴- کلیه لوازم کمپ ۲۶ به کمپ ۱۵ انتقال یافته است.

۵- دیشب کلیه نفرات تیم اول از غار خارج شده اند.

۶-تیم دوم امروز با تیم اول ملحق می شود.

منبع خبر:(همخانه ها)


پي نوشت1:منتظرم.....

پي نوشت 2:اين برنامه رو لحظه به لحظه دنبال مي كنم.اميدوارم موفق باشيد و سالم و به تمام اهدافتون برسيد.

قله كهار


هفته اي   كه گذشت عملاً استارت تمرينات براي صعود هاي زمستانه را زدم. با اين كه مداوم كوهنوردي مي كنم اما هدفمند تمرين كردن چيز ديگري است و شرايط خود را دارد.2 هفته بود كوه نرفته بودم البته هفته قبل سه قاچ بوديم اما من فعاليت زيادي نداشتم و بيشتر شاهد تمرين بچه ها بودم.جمعه صبح  به دليل دير خوابيدن شب قبل خواب ماندم و صبح  ساعت 6:30 از خواب بيدار شدم و كوله ام را با عجله بستم  و حركت كردم.چون تنها بودم هدف خاصي نداشتم و جاي خاصي مد نظرم نبود البته شب قبل تصميمم  اين بود كه خط الراس سرخاب به آزاد كوه را بروم اما براي اين كار خيلي دير شده بود. به سمت جاده چالوس رفتم و بعد از پل خواب وارد فرعي سيرا و روستاي كلوان شدم و پس از رسيدن به روستا  و پارك ماشين ساعت  8:35 حركتم را اغاز كردم.تصميم داشتم بدون توقف و با سرعتي تند تر از حد معمول به قله بروم.پس از رسيدن به ابتداي مسير (خاك سرخها-جهت شمال) حركتم را به سمت يال  ادامه دادم و ساعت 9:57 دقيقه به پناهگاه رسيدم و بدون توقف به سمت قله حركت كردم  و ساعت 11:16 دقيقه به قله كهار رسيدم. كلا 2:41 از كلوان تا قله  براي صعودم زمان صرف شده بود.هوا خنك اما بدون باد بود و تقريبا 2 ساعت در قله ماندم. چند گروه هم آمدند و رفتند.براي برگشت تصميم گرفتم از گردنه بين ناز و كهار به پايين برگردم، چون آن مسير را تا به حال نرفته بود وهم نمي خواستم تنهاييم را با كسي قسمت كنم. .از قله به سمت گردنه حركت كردم و وارد دره شدم.دره بسيار  ساكت   و خلوت  بود و تا نزديك روستا هيچ كسي را نديدم. مسير بازگشت از دره طولاني تر از بازگشت  از مسير نرمال بود اما خوبي كه داشت  بيشتر مسير در سايه قرار داشت و در انتها هم به باغات كلوان ختم مي شد.

به نظرم  بازگشت از دره براي نيمه تير تا آواخر آبان مناسب است زيرا در طول مسير بايد چند بار از عرض رودخانه عبور كرد و اين كار در بهار به دليل پر آبي رودخانه ممكن است مشكل ساز شود همچنين اين دره در زمستان و اوايل بهار به دليل بهمن هاي متعدد به هيچ عنوان توصيه نمي شود.

صعود قله كهار به صورت نرمال  بسته به توانايي فرد به 4 الي 5/5 ساعت زمان نياز دارد.







در اين برنامه دوربين همراهم نبود و عكس ها را با دوربين موبايلم گرفتم


اقتصاد در کوه

اين روزها وضعيت كوه و كوهنوردي كشورمان تعريف چنداني ندارد. گرماي بي سابقه هوا  و كاهش چشمگير نزولات آسماني باعث  نابودي بسياري از يخچالها و برفچال هاشده است.احداث معادن و آلودگيهاي زيست محيطي  و ساخت و سازهاي بي مورد و احداث تله كابين باعث وارد آمدن زيانهاي جبران ناپذيري به كوهستانهاي كشور شده است .

وضعيت كوهنوردي كشورمان نيز بهتر از كوههايمان نيست.نقش مهمترين متولي قانوني اين ورزش (فدراسيون كوهنوردي) در اين ميان هر روز  كمرنگ تر از روز قبل مي شود و بجز برگزاري دوره هاي باز آموزي،يا نهايتاً گرفتن مجوز شوراي برون مرزي براي عده اي و سنگ اندازي براي عده اي ديگر شاهد حركت مفيد ديگري نيستيم.بي انگيزگي در كوهنوردان جوان  و دلسردي  پيشكسوتان در دادن جهت مناسب به جوانان باعث شده تا كوهنورديمان به تكرار مكررات تبديل شود .اما يكي از بزرگترين آفت هايي كه به جان اين ورزش مظلوم افتاده است اقتصاد  بحران زده كشورمان است.سقوط بي وقفه ارزش ريال و تحريم و وارد نشدن يسياري از لوازم كوهنوردي و لوكس دانستن بسياري از اين وسايل و تعلق نگرفتن ارز مرجع به آنها باعث گراني سرسام آور اين وسايل گرديده است .

كوهنوردي بر خلاف بسياري از رشته هاي ورزشي به وسايل بسيار زيادي نياز دارد و اين وسايل در كوهنوردي حرفه اي نقش كليدي را ايفا مي كند.ورزشكاراني كه در اين رشته فعاليت مي كنند بايد فراخور هر فصل و هر برنامه اي لوازم خاص آن برنامه را همراه داشته باشند و چه بسيارند كوهنورداني كه به دليل مشكلات اقتصادي و معيشتي  و عدم توانايي در تهيه لوازم  از اجراي برنامه هايشان چشم پوشي مي كنند.بيشترين قربانيان گراني، كوهنوردان نوجوان و نوپايي هستند که با شور و شوق فراوان وارد اين رشته  مي شوند و در حسرت تهيه بسياري از لوازم اوليه عطاء اين كار را به لقايش مي بخشند يا نهايتاً به كوهپيمايي در فصل تابستان مي پردازند.

از طرف ديگر دوستاني كه جدي تر فعاليت مي كنند، يا به دليل اين شرايط از صعودهاي برون مرزي محرومند يا اينكه با مشقت بسيار لوازم و هزينه اين سفر را تامين ميكنند و از آنجايي كه اين فرصت  ممكن است ديگر در زندگيشان تكرار نشود نه تنها ريسك اجراي برنامه هاي نو يا مسيرهاي فني تر را نمي پذيرند  بلكه براي صعود به قله تمامي فاكتورهاي ايمني را ناديده مي گيرند  و صعود به هر قيمتي را سر لوحه كار خود قرار مي دهند.(مثالهايي از اين نوع مرحوم  ليلا اسفندياري  بودندكه براي تامين مخارج برنامه ناچار به استعفا از محل كار و فروش خانه خود شد و تيم برودپيك باشگاه آرش كه با شرايط بد اقتصادي اقدام به اجراي اين برنامه نمود و چون شايد فرصت ديگري براي آنها متصور نبود تمامي فاكتورهاي ايمني را ناديده گرفت و آن حادثه ناگوار پيش آمد.ورزشي كه هيچ حامي و پشتيباني ندارد و ورزشكارانش براي رسيدن به اهدافشان ناگزيرند وام بگيرند و قرض كنند و خود را به آب و آتش بزنند كه دست پر بازگردند.

صرف نظر از بسياري از اشخاص ،بسياري از گروهها ي كوهنوردي در شهر هاي كوچك توانايي تهيه چادر ،تبر ، لوزم فني و.... از نوع مرغوب را براي اجرای كارهاي جدي ندارند.اين موضوع براي كوهنورداني كه تنها  يا در گروههايي سازماندهي نشده فعاليت دارند بسيار سخت تر است.راه نجات این ورزش تو سري خور در اين اقتصاد فلج كجاست؟اين شرايط كار را تا جايي پيش برده كه بعضاً شاهد به سرقت رفتن طناب و و لوازم فنی در مناطق سنگنوردي و سرقت چادر و كيسه خواب و باتوم در بارگاه سوم دماوند هستيم.به راستي اگر هر يك از ما  به دليل حادثه اي در برنامه اي زمستاني و چند روزه كوله پشتي و لوازم چند ميليوني خود را از دست بدهد چند ماه بايد خود را در تنگنا قرار دهد تا خسارت وارده را جبران نمايد.

در حال حاضر بجز يك يا دو تولید کننده داخلي كه در زمينه تهیه پوشاك فعاليت دارند سایر تولیدات داخلی از کیفیت مطلوبی برخوردار نیستند و ورود بی رویه اجناس خوش آب و رنگ و بی کیفیت چینی  علاوه بر آنکه موجب شده عده ای سود جو از این آب گل آلود ماهی بگیرند عرصه را بر تولیدکنندگان داخلی نیز تنگ نموده است. اگر کار به همین روال پیش برود چه راه حلی باقی می ماند؟بازگشت به سالها قبل و استفاده از اجناس دست دوم خارجی یا اصطلاحاً تاناکورا یا اعتماد به اجناس چینی ؟؟

 

اقتصاد از جمله مقوله هایی است که در همه حوزه ها نقش اساسی را ایفا می کند.در حوزه ورزش نیز این نقش کاملاًمشهود است و و ورزش نیز می توانددر صورت حمایت همه جانبه نقش تعیین کننده ای رادر رشد اقتصادی کشور داشته باشد و در واقع ورزش و اقتصاد می توانند به نوعی مکمل هم باشند.

در کشور ما ورزش به عنوان یکی از مباحث فرعی در اقتصاد مورد توجه قرار می گیرد ،در حالی که در کشور های توسعه یافته به عنوان یک رکن مهم اقتصادی ،فرهنگی و سیاسی به آن نگاه می شود و ترویج ورزش بدون پشتوانه مالی امکان پذیر نخواهد بود.

 

خداحافظي با وبلاگي خوب و پر محتوا


متاسفانه يكي ديگه از وبلاگهاي خوب كوهنوردي تعطيل شد.وبلاگ بيواك

وبلاگهاي بيواك و كوهنوردي ورزش و سلامتي  جزء بهترين وبلاگها در زمينه ارائه ترجمه هاي دست اول و اخبار روز كوهنوردي دنيا بودند.

تعطيل شدن برخي وبلاگها اصلاً به چشم نمياد همانطور كه حضورشون اصلاً به چشم نمياد  .اما غيبت وبلاگ بيواك قطعاً  در دنياي كوهنويسي  محسوس خواهد بود.ديشب آقاي حبيبي رو ديدم و علت رو جويا شدم.خسته بودند، از همه چيز ، از توهين و تهمت و  تهديدوافترا گرفته تا فضاي خشك و بي روح و نقد ناپذير  كوهنويسي....آقاي حبيبي كوهنوردي هستند آرام و بسيار با اخلاق و جزء افرادي بودند كه دروبلاگ نويسي من (اگه بشه اسم نوشته هاي من رو وبلاگ نويسي گذاشت) نقش زيادي داشتند.براي عزيز حبيبي عزيز هر جا كه هستند آرزوي سلامتي مي كنم.

اميدوارم روزي نظرشون عوض بشه و ما رو از مطالب خوبشون بهره مند كنن.

غار دوکچی،قلایچی،سهولان


هفته آخر شهریور ماه فرصتی دست داد تا همراه با دوستانی از خانه کوهنوردان تهران،گروه پارس شمیران و باشگاه کوهنوردان تهران به مناسبت روز غارهای پاک برنامه ای را در منطقه بوکان ،پیمایش غارهای دوکچی و قلایچی، اجرا کنیم.با اینکه با بیشتر دوستان هم گروه نبودم اما اکثریت را در برنامه های تمرینی غارنوردی می شناختم .

سه شنبه 26/6/92 ساعت 8 شب از ترمینال غرب به وسیله اتوبوس به سمت بوکان حرکت کردیم.ساعت 5:30  صبح چهارشنبه 27/6/92 به بوکان رسیدیم و به خوابگاه تربیت بدنی رفتیم.رزرو اتاق ها و هماهنگی جا قبلا توسط سرپرست برنامه انجام شده بود.بعد از استراحتی کوتاه و صرف صبحانه و آماده کردن لوازم توسط دو ماشین کرایه ای حرکت کرده و پس از حدود 20 دقیقه به روستای قلایچی رسیدیم و از آنجا حرکت خود را به سمت دهانه غار دوکچی آغاز کردیم.پس از حدود 30 دقیقه به دهانه غار دوکچی رسیدیم.پیدا کردن دهانه این غار برای کسانی که تا کنون به این منطقه نرفته اند دشوار می باشد و بنابراین استفاده از جی پی اس توصیه می شود.

غار دوکچی به لحاظ داشتن دو فرود 11 و 20 متری از جمله غارهای نسبتا فنی به خساب می آید.اولین فرود از ابتدای دهانه آغاز می گردد.بعد از فرود اول و به دنبال آن فرود دوم به محوطه انتهای غار رسیدیم و پس از عکاسی از این غار زیبا و پاکسازی غار به سمت دهانه بازگشتیم.باقی روز صرف بازدید از شهر و استراحت در خوابگاه شد.

پنجشنبه 28/6/92 ساعت 5:30 صبح از خواب بیدار شدیم و پس از جمع آوری وسایل همراه با سه نفر از دوستان که تازه به جمع ما اضافه شده بودند به روستای قلایچی رفتیم و پس از حدود 20 دقیقه کوهپیمایی سبک به دهانه غار رسیدیم.

غار قلایچی از جمله غارهای زیبای ایران به شمار می آید و به عروس غارهای ایران معروف است.اولین فرود این غار 110 متر می باشد که در طول این فرود دو سکو وجود دارد.پس از اتمام این فرود بلند و عبور از تلی از فضولات پرندگان به اولین تالار رسیدیم. متوجه گذر زمان نبودیم و محو زیبایی های اطرافمان شده بودیم.بعد از بازدید از گوشه و کنار غار به دومین فرود به طول 40 متر رسیدیم و با فرود از آن حرکتمان را به سمت دریاچه ادامه دادیم.با رسیدن به دریاچه و عکاسی به سمت دهانه غار بازگشتیم. شگفت انگیزتر از استالاکتیت ها و استالاکمیت ها  وجود لاشه له شده ژیانی بود که در انتهای فرود 110 متری قرار داشت و با توجه به کوهپیمایی بیست دقیقه ای به دهانه غار و عدم راه ماشین رو یا مالرو پاسخی برای چگونگی قرار داشتن آن لاشه مذکور در آنجا پیدا نکردیم!!!   پس از خروج از دهانه غار مجدد به اداره تربیت بدنی برگشتیم و در خوابگاه مستقر شدیم.

روز سوم برنامه یعنی جمعه 29/6/92 از بوکان به سمت مهاباد حرکت کردیم و در نیمه راه (30 کیلومتری مهاباد) وارد فرعی منتهی به غار سهولان شدیم. این غار از جمله غارهای آبی و توریستی بوده و از جاذبه های گردشگری آن منطقه می باشد.پس از بازدید از غار همراه با دوستان تا حد امکان زباله های داخل غار را خارج نمودیم. بقیه روز صرف بازدید از شهر مهاباد و بازگشت به تهران شد.

پیشنهاد می شود غارنوردانی که قصد پیمایش غار قلایچی را دارند، شخصی را به عنوان پشتیبان در دهانه غار در نظر بگیرند زیرا هنگام پیمایش غار شاهد پرتاب مکرر سنگ توسط برخی افراد محلی به داخل غار بودیم.همچنین در مواردی باز کردن طناب اولین فرود نوسط همین افراد مشکلاتی را برای غارنوردان ایجاد کرده است. نکته بعدی اینکه توصیه می شود غارنوردان تعدادی رول و صفحه رول همراه داشته باشند( تعدادی از رول های غار دوکچی پوسیده بودند و تعدادی از رول های غار قلایچی نیز فاقد صفحه بودند).

نفرات برنامه: بهادر برومند(سرپرست)، نیلوفر افشار، سهیل سرهنگیان، ساناز سهیلی، فاطمه گودرزی، ایمان ملک، علی مومن کیا،نازنین یغمایی و پریسا شهبازان

گزارش برنامه: پریسا شهبازان

عکس: نازنین یغمایی و بهادر برومند

عكسها در ادامه مطلب

ادامه نوشته