از آخرین صعودم به قله برج چند سالی می گذشت. یادش بخیر...صعود زمستانی خط الراس اشتر به سکو نو.چند هفته ای بود که به فکر صعود برج بودم اما رو راست تنها حس و حالش نبود تا اینکه بالاخره سر و کله مهدی پیدا شد و از سنگنوردی دل کند.

18 آذر سال 1401

صبح زود با مهدی و ابراهیم به سمت فشم رفتیم. برف دو روز قبل چهره کوه ها را سفید پوش کرده بود. دماسنج ماشین دمای 5- را نشان می داد. در خلوتی و سکوت صبح به روستای لالون رسیدیم. صدای سگ های روستا بلند شد. ساعت 7:45 کارمان را آغاز کردیم. حال خوشی نداریم و حتی کوه که باعث می شد در لحظه زندگی کنیم از غم این روزهایمان کم نمی کند. از تنگ لالون برف در مسیر هست و برفکوبی آغاز می شود. ابرها می آیند و می روند و نگاهمان به گردنه ورزاست....از آبشار به بعد شیب تند و تند تر می شود و بی وقفه بالا می رویم. ابر ها مانع دید درستمان است.بقایای ریزش بهمن در چند دهلیز مشاهده می شود و هشدار می دهد که از زمستان لالون باید برحذر بود. به گردنه رسیدیم. ادامه مسیر در قسمت هایی سنگی می شد. شبیه راه رفتن روی لبه جدول جوب آب در دوران مدرسه است. ساعت 16 به قله رسیدیم. تا چشم کار می کند خاطره این اطراف داریم. از دمانون تا آزادکوه.از اشتر تا سکه نو . سرکچال ها و کل خوسون،آسمانکوه و مهرچال و ....دیدن هر کدام یادآور خاطرات سرد و دوستی های گرمیست.

به اندازه گرفتن چند عکس روی قله ماندیم و به سرعت به سمت گردنه برگشتیم. کمی پایین تر از گردنه هوا تاریک شد اما با داشتن چراغ پیشانی ومهتاب و مسیر صعودمان در برف ها مشکلی بابت مسیر یابی نداشتیم. ساعت 21 به لالون رسیدیم.

img_۲۰۲۲۱۲۰۹_۱۰۵۴۰۷_06mx.jpg

img_۲۰۲۲۱۲۰۹_۱۴۵۶۱۳_cdw.jpg

img_۲۰۲۲۱۲۰۹_۱۴۵۶۲۶_5djm.jpg

img_۲۰۲۲۱۲۰۹_۱۶۴۷۳۰_qswl.jpg

img_۲۰۲۲۱۲۰۹_۱۶۱۹۱۵_0b63.jpg

نفرات برنامه: مهدی الف استوار-ابراهیم صادقی –نیما اسکندری