سیاست یک بام و دو هوا


دوره مربیگری درجه ۳ برف و یخ در منطقه یخچال شمالی سبلان در حال اجراست. آن هم در فصل تابستان، در یخچالی که به گفته کارگروه حفاظت از یخچال های ایران یخچالی بیمار است و در مراسم و بیانیه های مختلف عنوان می شود از صعود به یخچال شمالی سبلان در فصل تابستان اجتناب کنید.
حال سوال این است که برگزاری کمپ جوانان فدراسیون جهانی و لشکرکشی ۱۰۰ نفره و دوره های مربیگری و ...در فصل تابستان روند تخریب یخچال شمالی را تسریع نمی کند؟ اگر جواب منفی است پس دلیل و ضرورت تشکیل این کارگروه چیست؟ اگر پاسخ مثبت است نقش این کارگروه در حفاظت از یخچال های ایران و عمل به وظیفه ی ذاتی، آن هم در مجموعه ای که ایجاد کننده ی این کارگروه است چیست؟
درست است که در رابطه با کاهش تولید گازهای گلخانه ای و جلوگیری از گرم شدن کره زمین کشور های مختلف به راهکار واحدی نرسیده اند و نباید از کارگروه حفاظت از یخچال های ایران توقع کاهش دمای زمین و حفظ و نگهداری یخ یخچال ها را داشت، اما این عدم همسویی بین سیاست های اجرایی فدراسیون و کارگروه های اینچنینی تامل برانگیز است
حفاظت از کل و یوزپلنگ و یخچال به چیزی بیش از شعار و پوستر و سخنرانی نیاز دارد.
به امید روزی که شاهد این سیاست یک‌بام و دو هوا نباشیم.

 

دره آسمانرود

طبق معمول  از وسط هفته بحث داريم كه آخر هفته كجا برويم. طبق معمول هيچ اجماعي وجود ندارد و هر كس ساز خودش را مي زند. طبق معمول روي توافقات وسط هفته هيچ حسابي نيست و آخر و عاقبتش مثل فرجام برجام نا مشخص است. علي الحساب قرار بود به آسمانرود برويم. هيچكداممان آسمانرود نرفته بوديم و هيچ شناختي از منطقه نداشتيم. فقط مي دانستيم دره پر آبي است. اطلاعات سايت هاي مختلف بارش باران را نشان مي داد اما هواشناس خودمان مي گفت هوا خوب است. خلاصه تصميم گرفتيم نماز شك دار نخوانيم و برنامه را كنسل كنيم. برنامه دره توان يا دره دِرك يا تلاتر ساير گزينه هاي پيشنهادي بود. قرار شد تمام لوازم را همراهمان ببريم و آنجا انتخاب كنيم. روز قبل از برنامه دوباره همه چيز كنسل شد و دوباره آسمانرود را انتخاب كرديم و پنج شنبه به سمت رودسر حركت كرديم. براي رسيدن به رودسر دو راه داشتيم. هم مي توانستيم از مسير الموت برويم و هم از مسير رشت. راه الموت ظاهرا نزديك تر بود. ترافيك جاده همه را كلافه كرده بود. بالاخره به ورودي الموت رسيديم و مسير را به سمت رازميان و هير وويار وسپارده  در نهايت جاده منتهي به اشكورات ادامه داديم.22كيلومتر از مسير به صورت خاكي بود و مسير مناسبي براي ماشين هاي سواري نبود. در نهايت پس از 9 ساعت به كنار كارخانه آب معدني شمال رسيديم. همه زندگيمان با خاك يكي شده بود. همزمان با ما تيم 4 نفره اي هم به كارخانه آب معدني آمدند. دنياي كوچكي است. بينشان مهران نيلساز كه ازدوستانمان بود را ديدم. دير وقت بود و بايد سريع مي خوابيديم.

96/6/2ساعت 5 بيدار شديم و لوازم را جمع و جور كرديم. قرار بود ساعت 6 ماشين سراغمان بيايد و ما را تا روستا ياسور برساند.ماشين با نيم ساعت تاخير رسيد و قرار چند نفر از بچه ها ماشين ها را تا ابتداي خروجي دره ببرند و آنجا پارك كنند و مجدد به سراغ ما برگردند. سوار شدن 15 نفر داخل تويوتا 10 نفره اصلن كار راحتي نبود و خوشبختانه مسير كوتاه بود و پِرس شدنمان خيلي طول نكشيد. پس از حدودنيم ساعت به پل قبل از روستا رسيديم و ماشين توقف كرد. ورودي دره از زير اين پل بود. البته مي توانستيم تا روستا برويم و از روستا شروع كنيم كه ظاهراً يك ساعتي به پيمايش مان(اضافه مي شداما راننده گفت ورودي دره همين جا است و تمام تيم ها كارشان را از اينجا آغاز مي كنند. پس از حساب و كتاب با راننده وارد دره شديم. قرار شد تيم 4 نفره ديشب جلوتر بروند تا در ترافيك تيم 11 نفره ما گرفتار نشوند.چند دقيقه بعد به اولين آبشار رسيديم. كارگاه آن تك رول حلقه داري در سمت راست مسير بود.  هارنس ها را پوشيديم و كار را آغاز كرديم. آبشار ها بسيار كم آب بود. كمي جلوتر به فرود دوم رسيديم. درختي كارگاه آن بود و فرودي 6 متري داشت. درختي كه بايد از آن كارگاه مي گرفتيم كمي پايين تر از محل ايستادنمان بود .با ايجاد يك هند لاين مسير منتهي به كارگاه ايمن سازي شد و همگي فرود رفتيم. كم كم عرض دره كم شد و پس از سه فرود كوتاه مسيردره  را ادامه داديم و به مكاني رسيديم كه آب از زير سنگي خارج مي شد. از اينجاي كار به بعد ادامه پيمايش مان همراه با آب بود. براي پوشيدن وت سوت ها و آماده كردن لوازم توقف كوتاهي كرديم. پس از كمي ادامه مسير به آبشار كوتاهي رسيديم. نوبت اولين پرش بود كه پس از بررسي حوضچه همه نفرات داخل آب پريدند. بعد از دو فرود ديگر به آخرين آبشار دره فرعي رسيديم. آبشار باد بزني بسيار زيبايي بود. چند دقيقه اي را براي عكاسي توقف كرديم. آب دره بيشتر شده بود. يكي از معضلات اين دره تيغ هايي بود كه بي امان و لاينقطع به تن و بدنمان فرو مي رفت. حالا به كنار اولين آبشار پر آب مسير رسيده بوديم. كارگاه آن درختي در سمت راست مسير بود. به روش self belay  طناب ريزي انجام شد تا طناب بين شاخ و برگ درختان گير نكند و پس از بلاك شدن طناب همه نفرات از اين آبشار 15 متري فرود آمدند. يك آبشار خفته سه پله اي  پيش رويمان بود. آب پايين آبشار كف آلود بود و ظاهري عميق داشت. بدون انداختن ابزار فرود از اين سه آبشار گذشتم و به پايين آبشار پريدم. عمق كمي داشت و كف آبشار پهن زمين شدم. خوشبختانه آسيبي نديدم ولي ياد حرف دوستي افتادم كه مي گفت آبشار هاي اينجا فرمول خاصي ندارد و بعضي از ابشار ها عميق هستند وبعضي ديگر بر خلاف ظاهرشان كم عمقند...

آبشار بعدي آبشاري حدودا 10 متري بود و براي اينكه مسير فرود از مسيرآْب دور باشد تراورسي 5 متري در آن ايجاد شده بود. با عبور از چند پرش كوتاه  به سرسره ي زيبايي رسيديم. شدت آب به حدي بود كه به محض نشستن و قبل از هر عكس العملي  به كف سرسره مي رسيديم. ساعت 13 براي صرف ناهاردر مكان مناسبي توقف كرديم. در اين قسمت پاكوب  سمت راست مسير كمي از ابشار ها فاصله مي گرفت . در نهايت با كمي صعود و فرود به بلند ترين ابشار مسير كه آبشاري 27 متري بود رسيديم.  كارگاه آن طنابچه اي بود كه دور درخت بسته شده بود. بلافاصله پس از اين فرود فرود كارگاه تك روله ديگري وجود داشت. با فرود از آن به آبشار پرفشاري رسيديم. طناب ريزي طوري انجام شد كه طناب دو متري سطح آب باشد. نفر اول با رسيدن به اين نقطه و پرش به پشت و رها كردن طناب فرود به كف ابشار پريد و با ايجاد طناب راهنما (گايد لاين) ساير نفرات فرود رفتند. آبشار بعدي هم آبشاري حدود 15 متر بود. پس از اين ابشار آبشار پرفشار ديگري قرار داشت كه فرود آن به صورت كلاهك بود. در پايين آبشار فضاي كوچكي براي جدا كردن ابزار فرود وجود داشت اما براي خروج از محل ريزش آب بايد از هيدروليك پرفشار و خطرناكي عبور مي كرديم. نفر اول با شناي تهاجمي و انتخاب كوتاهترين مسير از اين هيدروليك گذشت. ساير نفرات هم با انداختن طنابچه از جريان آب خارج شدند. آبشار بعدي هم آبشار پر فشاري بود و با گذر از اين آبشار و يك پرش يك متري و يك فرود سه متري به انتهاي دره رسيديم(در اين محل لوله اي فلزي م مقداري اهن و يك فرغون قرار داشت) و با دنبال كردن پاكوب سمت راست مسير به جاده و محل پارك ماشين ها رسيديم(ساعت 17).  

 

 

آبشار دره فرعي ...

نفرات برنامه: محمد رضا مختاري-مهدي سلطاني-علي ملك مطيعي-اصغر محرم پور- امين علمشاهي-مصطفي دهقاني-محمد رضا بي ريا- سميه حسني- زينب ملكي- مهدي الف استوار-نيما اسكندري

عكس: محمد رضا مختاري

فايل pdfآسمانرود