صعود زمستانی یال لومر
بازهم زمستان آمد زمان اجرای برنامه های زمستانی رسید. دماوند و ادامه کاری که به نیمه اش نزدیک می شد. صعود زمستانی تمام یال های دماوند. نوبت هشتمین یال بود. یال لومر...
لومر ظاهرا نام شخص سازنده ی پلی در جاده پلور به رینه بود و این یال را هم به همین دلیل به این نام می خواندند. این یال در غرب جبهه جنوبی قرار داشت و با اینکه فاصله کمی را تا جبهه جنوبی داشت بسیار بکر و کم تردد بود.
این مسیر از دو یال تشکیل شده بود که در ارتفاع حدود 4300 متر به هم می رسید. بارها در بازگشت از مسیر جنوبی این یال را دیده بودم اما تا به حال به چشم خریدار به آن نگاه نکرده بودم و حقیقت ماجرا این بود که آن را یالی ساده پیش خودم می دیدم. شرایط آب و هوا را بررسی کردیم و لوازم را جمع و جور کردیم و بعد از ظهر پنج شنبه مورخ 97/10/19 به سمت پلور حرکت کردیم. هوا بسته بود وارتفاعات را نمی دیدیم. مه غلیظی همه جا را گرفته بود. ساعت 15 از کنار دو راهی گوسفند سرا به رینه صعود را آغاز کردیم. برای تسریع کار شروع به بریدن جاده کردیم و کمی از مسیر اصلی خارج شدیم. دید درستی روی مسیر نداشتیم . ترک مسیر را قبلا در گوگل ارث طراحی و در جی پی اس ذخیره کرده بودم. دست به دامان جی پی اس شدیم و با کمک آن دوباره در مسیر درست قرار گرفتیم. حدود 45 دقیقه مانده به گوسفند سرای جنوبی 2جاده فرعی از مسیر منتهی به گوسفند سرا جدا می شود که اولین جاده به معدن قرقه و دومین جاده به یال لومر می رسید. هوا رو به تاریکی می رفت و بارش برف آغاز شده بود و طبق جی پی اس به ابتدای یال رسیده بودیم. دو تخته چادر 2 نفره را برپا کردیم و به داخل چادر ها رفتیم(ارتفاع 3050متر). برف پودری منطقه برفی بی برکت بود و بارها برای پر کردن کیسه ای که برای برف آب کردن آورده بودم از چادر خارج شدم.
97/10/20: ساعت 2/5بامداد بیدار شدیم. داخل چادر قیامت بود. در این برنامه از چادر یک پوش ارتفاع استفاده می کردم که فاقد آشپزخانه بود . برف دیشب هم باعث شده بود تمام لوازم را داخل بیاوریم که خیس نشود و حالا در این فضای کوچک بازار شامی درست شده بود . بارش برف تازه قطع شده بود. فلاسک ها را پر کردیم و کوله ها را بستیم و ساعت 3/5 بامداد صعود را آغاز کردیم. اوایل یال لومر بر خلاف یال هایی مثل جنوبی و ملاخوران به صورت تپه ای بود و برف زیادی روی آن نشسته بود. از همان ابتدای کار درگیر برفکوبی شدیم. این برف سرعتمان را کم می کرد. امشب از آن شب های تاریک بود و نه نوری وجود داشت و نه مهتابی. در نور هدلامپ فقط پایمان را می دیدیم که در برف فرو می رفت و شیبی که تمامی نداشت. هوا هم امروز به طور محسوسی در این ارتفاع سرد شده بود و بادی که از غرب می وزید سرما را دوچندان می کرد. غرغر بچه ها بلند شده بود و از سرما شکایت می کردند. با طلوع آفتاب شرایط کمی بهتر شد اما برفکوبی تمامی نداشت. حالا هم ارتفاع بارگاه سوم بودیم و بارگاه را می دیدیم. برای تعویض دستکش ها توقف کوتاهی کردم. سرد بود و بچه ها ادامه دادند. دیدم محمد رضا از برگشت و به سمت من آمد."کجا؟ خیره؟" گفت لیفه ای که در آن دستکش پر و ماسک طوفانم بوده را جا گذاشته ام و برمی گردم. گفتم بیا دستکش هایی را که داریم با هم می پوشیم اما قبول نکرد و گفت تجهیزات شما به اندازه خودتان است اینطور همه سرمازده می شویم. چاره ای نبود. از هم جدا شدیم. در ارتفاع 4200متر جای چادری را دیدیم که بیشتر شبیه شکارخواب و سنگچین شکارچی ها بود. این منطقه کاملا بی برف بود و نشان می داد در معرض باد شدید قرار دارد.باید از شیب تندی که وسط آن سنگچین بزرگی قرار داشت بالا می رفتیم. به محل تلاقی دو یال لومر یک و دو رسیده بودیم. بالاتر از این سنگچین ساختار مسیر سنگی می شد. شیب مسیر هم بیشتر شده بود . یا گذر از این شیب تند به بالای یال رسیدیم. حالا دید بهتری روی مسیر جنوبی داشتیم. در ارتفاع 4600 متری توقف کوتاهی برای صرف چای کردیم و مجدد صعود را آغاز کردیم. یخچال جنوبی بین ما و یال جنوبی فاصله انداخته بود. چند نفری مشغول تلاش یا بازگشت از مسیر جنوبی بودند. قسمت منتهی به سنگ پستونک و تپه گوگردی ها پر شیب ترین قسمت مسیر بود. ساعت 17:05 به قله رسیدیم. دست و پا هایم کاملا سرد شده بود و غر زدن هایم لاینقطع ادامه داشت و می خواستم تا حد ممکن از طول روز استفاده کنیم ارتفاع کم کنیم. با سرعت زیادی از یخچال جنوبی فرود آمدیم. قبل تاریکی اولین مرحله فرود را پشت سر گذاشته بودیم. با فاصله کمی از هم حرکت می کردیم و فقط نگاهمان به کرامپون هایمان بود. مکان بارگاه را می دانستم اما خودش را نمی دیدم و فقط ارتفاع کم می کردیم. ساعت 20 به بارگاه سوم رسیدیم. کمال متصدی خوش اخلاق بارگاه انجا بود و املتی برایمان تهیه کرد. در این تاریکی پیدا کردن مسیر مناسب دسترسی به چادر با توجه به دره ای که بین یال لومر و جنوبی بود کار ساده ای نبود. تصمیم گرفتیم شب را در بارگاه بمانیم. با کاپشن پر و پتو شب را به صبح رساندیم.صبح روز بعد با فرود از بارگاه و عبوراز دره بین دو یال به چادر رسیدیم. محمد رضا صبورانه منتظرمان بود. لوازم را جمع کردیم و به سمت ماشین حرکت کردیم.
در صعود زمستانی این یال بهترین مکان شب مانی ابتدای یال است و در کل مسیر جای چادر مناسبی وجود ندارد.
لومر در مقایسه با یال هایی نظیر ملاخوران و جنوبی به آمادگی جسمانی بیشتری نیاز دارد . شیب یال بیشتر است و مسیر طولانی تر
برای بارگشت جبهه جنوبی را انتخاب کنید و قبل از گوسفند سرا به سمت ابتدای یال تراورس کنید.
همانند یال هایی مثل سیوله ، لومر نیز فاقد جای چادر مناسب است و با توجه به ارتفاع پایین محل شروع و شرایط یال صعود این مسیر به آمادگی جسمی مناسب و دقت در مسیر یابی نیاز دارد.
نفرات برنامه: محمد رضا مختاری-مهدی الف استوار- پریسا شهبازان- نیما اسکندری